(سرنوشت یک شکارچی . Apocalypto) اگر میخواهید قدرت تحمل خود مقابل واژگانی نظیر ترس و … رادر یک چالش جدی بیازمایید (آپوکالیپتو) اثر تماشایی (مل گیبسون) را امتحان کنید. اگر میخواهید فیلمی تماشا کنید قصه گو. دارای قهرمان، خوش ریتم و به معنای حقیقی سرگرم کننده آنهم در فضایی به شدت ملتهب و نفسگیر باز هم این فیلم را امتحان کنید.
اصلا به نظرم اگر در روزی کسل کننده حوصله انجام هیچ کاری را ندارید بازهم برای دیدن این فیلم اقدام کنید. دقیقا نمیدانم جناب مل گیبسون حین ساخت آپوکالیپتو چه حس و حال و چه شرایط روحی داشته که توانسته چنین اثر تماشایی و خون آلودی را خلق کند. گویا تمام شرایط پشت و مقابل دوربین دست به دست هم داده اند تا فیلم بدون هیچ کم و کاستی به اثری فراموش نشدنی و تکان دهنده تبدیل شود.
نقد فیلم 2006 Apocalypto آپوکالیپتو
آپوکالیپتو تمام جزییات مهم اما گهگاه دست کم گرفته شده یک اثر سینمایی دلهرهآور را مو به مو و به دقت اجرا میکند بدان معنی که در دقایق ابتدایی بیننده را با فضای قصه و شخصیتها آشنا میکند و بدون هیچ اضافه گویی و سکانس زائدی اولین شوک داستانی را به بیننده وارد میکند و بعد از آن یک نفس او را در انواع و اقسام شرایط دشوار روحی و فیزیکی قرار میدهد و صبر و طاقت اورا حسابی آزرده میکند. مل گیبسون کارگردانی تمیز و حساب شده ای انجام میدهد.
به عنوان مثال او میداند چگونه حس ترس و تعلیق را به بیننده منتقل کند پس از شبی آرام و دوست داشتنی ناگهان به نمای تارعنکبوت میان شاخه های درخت کات میزند و در نمای بعدی چهره قهرمانش را پشت میله هایی زندان مانند شکار میکند.خوشبختانه محل قرار گیری دوربین در سکانسهای اکشن و ملتهب مثال زدنی است. دوربین در لحظات تعقیب و گریز با سرعت میان درختها و شخصیتهای دونده اش جولان میدهد و در برخی سکانسها دوربین ثابت و بدون لرزش است.
گیبسون ابایی از آن ندارد که در نماهای بسته یا مدیوم را نمایش دهد و برای مضطرب نمودن بیننده هرگونه دکوپاژی میکند و به هر میزانسنی که علاقه دارد چنگ میزند. (در یکی از بهترین پلانهای فیلم کودکی را میبینیم که در روستا تنها و بی پناه کنار جنازه مادرش نشسته و گیج و پریشان محیط را نظاره میکند) یا در بخشی از فیلم که قهرمان از چنگ دشمن میگریزد و ناگهان با دشتی از جنازهها مواجه میشود و برای چند لحظه میان مردگان دست و پا میزند.
مل گیبسون در این بخش هم تقابل مرگ و زندگی را هنرمندانه برای مخاطب ارائه میکند. گیبسون در تمام مقاطع فیلم بیننده را در تعلیقی خفقان آور نگه میدارد تا برای یک لحظه هم نتوان چشم از صفحه نمایشگر برداشت. گیبسون موفق میشود الگوی دیرینه و کهن انتقام را با چاشنی تقدیر، شجاعت، حماسه در هم آمیزد و در فصل نهایی تمام این موارد را به درستی به هم وصل کند. در آپوکالیپتو مخاطب خود را در فضایی بی انتها از ترس و دلهره میبیند و بدین ترتیب با قهرمان همذات پنداری کرده و از فیلم بیزار نمیشود.
به واقع مهمترین امتیاز فیلم در این نکته نهفته است که آپوکالیپتو از خشونت به شکل درست و کاربردی بهره میبرد و خشونت فیلم و حوادث ریز و درشت آن هیچگاه حالت اضافه یا کاریکاتور گونه به خود نمیگیرند و اصلا فیلم با ارائه همین تعریف میشود. فیلم متعلق به دهه گذشته سینماست اما دیدنش همچنان لذت بخش و گرم و خواستنی است.
آپوکالیپتو یک ماراتن نفسگیر و خونین است که با ورود به دنیایش همچون مسافری غریب و بی پناه گویا در جزیره ای مرموز و نا امن پای گذاشته ایم و میبایست هر لحظه خود رابرای تقابل با خوی طبیعت و ساکنانش مهیا کنیم. آپوکالیپتو به مانند شیرجه زدن به درون آبشاری عظیم است که کسی نمیتواند از نتیجه آن با اطمینان صحبت کند.
همچنین ببینید: دانلود فیلم » دانلود فیلم ایرانی » نقد فیلم » وبلاگ