ضد قهرمان تنهای سریال اما چنان پرداخت دقیق و خط کشی شده ای دارد که معمولا چند قدم از سایرین جلو میافتد. گویا پیکی بلایندرز محل جولان و انفجار استعدادهای پنهان مورفی است. اگرچه سریال از بازیگران کارکشته دیگری همچون (سم نیل – آدریان برادی و از همه مهمتر تام هاردی) بهره میبرد اما این سریال حوزه قدرت سیلیان مورفی است. او موفق میشود با بازی کنترل شده خویش که ترکیبی از صداسازی ها، مکثها و حرکات ریز بدن هستند نمایشی دلپذیر ارائه دهد و چشمها را محو تماشای خود کند.
پیکی بلایندرز به کمک فیلمبرداری و طراحی لوکیشن و شاید از همه مهمتر به دلیل بافت رنگی چرک و دلمرده خود اتمسفری شوم و خفقان آور برای بیننده ترسیم میکند که نشان از هوشمندی خالقان اثر است. شهر بیرمنگام به عنوان محل اصلی رخداد حوادث شوم و دلهره آور معرفی میشود دراین سریال درکمتر سکانسی رنگهای شاد و نورپردازی برجسته میبینید. در پیکی بلایندرز سایه روشنهای تصویری و باریکه نوری که از پنجره به داخل می تابد خودنمایی میکنند و درست به مانند شخصیتهای سریال مدام با نیمه تاریک و روشن آنها طرف هستیم.
پیکی بلایندرز در مورد جهان دیوانه ای است که در آن یا طعمه هستی یا شکارچی. به طبع در چنین شرایطی ضعیف برای شکار نشدن و فرار از مرگ چاره ای جز تقویت خود ولو به هر روشی ندارد و لحظه ای درنگ بی جا منجر به شکست میشود. چنانچه با ژانر گانگستری آشنا باشید بخشهای زیادی از سریال را حدس خواهید اما بازهم سریال در مقاطعی به خوبی غافلگیرتان خواهد کرد. این سریال شاید به اندازه (بریکینگ بد، فارگو، بازی تاج و تخت و…) دیوانه کننده و میخکوب کننده نباشد اما بدون شک دیدنش خالی از لطف نیست.