گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند+عکس پروفایل
- بهدست: سایت کد تولز
- دستهبندی: سایت تفریحی, سایت سرگرمی, کد تولز, کدتولز
- برچسبها: انشا

گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند+عکس پروفایل
در این نوشتار جامع و کامل از بخش انشا , سرگرمی و تفریحی سایت کد تولز انشا از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند و گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند, داستان و مفهوم یا ریشه ضرب المثل از از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند به طور مفصل همرا با بازنویسی به صورت جامع مطالعه می کنیم.
آنچه در این مقاله می خوانید شامل موارد زیر است:
- گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند
- مثل نویسی از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند
- از این گوش میگیرد و از آن گوش در میکند
- از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکنه
- انشا از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند
- ریشه ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند
- گسترش ضرب المثل از این گوش میگیره و از آن گوش در می کند
- ضرب المثل از این گوش می گیرد واز آن گوش در می کند
- معنی ضرب المثل ازاین گوش میگیرد واز آن گوش در میکند
- معنی از این گوش میگیره از اون گوش در میکنه
- داستان ضرب المثل از این گوش میگیره از اون گوش در میکنه
- از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند
از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند He hears this and hears it
معنی از این گوش میگیره از اون گوش در میکنه
شنونده ای که به حرف یا نصیحتی بی اعتنا باشد، گویی که نشنیده باشد.
انشا از یک گوش می گیرد و از دگر گوش بیرون می کند
بنام خدا ی مهربان که اساس زندگانی به وجود او پابرجاست. گاه انسان هایی در عصر حاضر زندگی می کنند که همواره بدون اعتنا به سخن دیگران بر پند و اندرز ان ها توجهی ندارد و به عبارت خود سر هستند و اما حکایت ضرب المثل:
در روزگار قدیم عالمی در ولایتی می زیست که به سبب علمش خوپسند بوده و به سخنان دیگران بی اعنتا بود. سرانجام روزی علما و حکیمان دانا گرد هم امدند تا چنین رفتار زشتی را از عالم بی عمل دور کنند. بنابراین تصمیم بران گشت که هریک صبح در دم خانه عالم ایستاده و نکته یا نصیحتی به او بدهند.
در روز های بعد همهی دانایان یک به یک به محض دیدن او پندی به او می دادند و اورا از رفتارش منع میکردند و او نیز ان ها را با نهایت دقت قبول می کرد ولی بازهم به ان ها عمل نمی کرد و به قول ما ایران یا دوباره همان آشو همان کاسه بود. سرانجام پس از انکه تلاش علما سبب واقع نشد در کورد عالم گفتند که از یک گوش گیرد و از گوش دگر در کند.
بله عزیزان ما در زندگی بایستی به سخنان دیگران توجه کنیم و اگر پذیرش ان برایمان مقدور است از انجام ان اجتناب نکنیم و همواره به حرف های دیگران اهمیت بدهیم.
معنی ضرب المثل از این گوش می گیرد
معنی ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند :
- حرف نشنو و بی توجه است.
- به گفتارها و پند های دیگران گوش فرا نمی دهد.
- شنونده ای که به حرف یا نصیحتی بی اعتنا باشد،گویی که نشنیده باشد.
- بعضی وقت ها از آدم های اطرافمان خواسته هایی داریم و انتظار داریم که به خواسته ی ما عمل کنند، ولی هر بار بی توجهی می بینم و کم محلی! آنجاست که می گویند طرف از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند.
بازنویسی ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند
نگارش پایه یازدهم مثل نویسی صفحه ۳۲ از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند
مقدمه: بعضی وقت ها از آدماهای اطرافمان خواسته هایی داریم و انتظار داریم که به خواسته ی ما عمل کنند، ولی هر بار بی توجهی می بینم و کم محلی! آنجاست که می گویند طرف از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند.
تنه: یک مطبخ خانه خیلی کوچک وجود داشت که پیرزنی دنیا دیده و با تجربه که دست پختش شهره ی خاص و عام بود. غذا می پخت و می فروخت. پیرزن، بسیار با مهارت غذاهای مختلف را آماده می کرد و مردم نیز عشق دست پخت او بودند. اما هر بار تندی غذایش زیادی زیر زبان می آمد و مردم از روی علاقه ی زیاد به پیرزن می گفتند که غذایت بسیار لذیذ است اما کمی از تندی آن بکاه. زیرا که نمی خواهیم به دلیل این موضوع از خوردن غذاهای خوشمزه ی تو عاجز باشیم.
پیرزن هر بار در پاسخ به سخن های دیگران چشم آهسته ایی می گفت و باز روز بعد به کار خود ادامه می داد تا اینکه دیگر مردم شهر از گفتن های خود و شنیدن های پیرزن خسته شدند و دیگر به مطبخ خانه ی کوچک پیرزن نرفتند و بین مردم و اهالی شهر اینگونه زبانزد شد که پیرزن سخنان ما و خواسته ما را از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند و اصلا به ما و نظر ما توجهی نشان نمی دهد! اینگونه بود که مطبخ خانه ی پیرزن بسته شد و تنها دلیل آن این بود که پیرزن حرف را از این گوش می گرفت و از گوش دیگر در می کرد.
نتیجه گیری: سخنان و نظر دیگران قابل احترام است و باید با دقت و توجه به آن ها گوش کرد. شاید که آن ها از روی صلاح و عاقبت به خیری ما سخنی یا توصیه ایی می کنند و از پس آن ما نسبت به قبل پیشرفت کنیم و یا برعکس با گوش نکردن آن پس رفت کنیم و هر آنچه که داشته ایم را نیز از دست بدهیم.
گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد و از آن گوش در میکند
مقدمه انشا: همیشه که نباید همه ی حرف ها و انتقادهایی که به ما گفته می شود را به جان دل پذیرفت و عمل کرد، اگر اینطور بود از ما و شخصیت واقعی ما چیزی باقی نمی ماند و تبدیل می شدیم به صفاتی که به ما نسبت داده شده و شبیه عروسک کوکی که ما را به هر طور که می خواهند کوک می کنند و رها می کنند.
گاهی باید بعضی از حرف ها را از گوشی بگیریم و از گوش دیگر خود در کنیم یعنی حرف دیگران را گوش دهیم اما نباید که همه ی حرف هایی که به ما گفته می شود را انجام دهیم یا برایمان مورد اهمیت شود، مثل حرف های دو بهم زنی یا غیبت یا دروغ هایی که می شنویم و یا حتی انتقادهای نابه جایی که از ما گفته می شود، شاید بعضی از آن در کامل شدن شخصیت ما، حائز اهمیت باشد و یا به نفع ما باشد.
می توانیم حرف های خوب را از حرف های بد گلچین کنیم و آنچه را که به ضرر ماست و اهمیتی ندارد از ذهن و قلب و گوش خود بیرون کنیم زیرا با فکر کردن به اینگونه حرف ها یا گوش کردن یا توجه نشان دادن تنها مغز ما درگیر چیزهای بیهوده می شود و به دنبال آن آرامش از ما سلب شده و روز به روز با فکر و خیال های بیهوده که تنها به ما ضرر می رساند و این ضررها می توانند گاهی غیر قابل جبران باشند.
نتیجه گیری انشا: بنابراین بهترین گزینه همین گوش نکردن و یا به اصطلاح قدیمی تر، از این گوش گرفتن و از گوش دیگر در کردن استفاده کرد تا آرامش در زندگی ما جریان داشته باشد و کمتر به کارها و افکاری که ما را اذیت می کنند توجه شود و زندگی روز به روز برایمان لحظات شاد ی را ثبت کند و دنیا و آدم هایش برایمان زیباتر و جذاب تر از قبل شود. اینگونه زندگی نیز آسان تر و به کام ما شیرین تر خواهد شد، به امید روزی که همه شاد باشند و با حرف ها و کنایه ها دل دیگران را نشکانند تا گوش دیگر در و دروازه نباشد.
عکس پروفایل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند
داستان ضرب المثل از این گوش میگیره از اون گوش در میکنه
داستان در زمانهای قدیم پیرمرد ثروتمندی بود که پسری بی فکر و خوش گذران داشت. پیرمرد همیشه نگران فرزندش بود که مبادا با بی فکری همه چیزش را از دست بدهد و پس از مرگ او بی چیز و تنگ دست شود. بنابراین همیشه او را به میانه روی و پرهیز از دوستانه ناباب سفارش میکرد؛ اما او این نصیحتهای پدرش را از یک گوش میگرفت و از گوش دیگر در میکرد.
پیرمرد از دنیا رفت و پسر با تمامی اموال پدرش تنها ماند. او هر روز به دیدن دوستانش میرفت و وقت خود را با آنها تلف میکرد و آنها را به باغ و بوستانها دعوت میکرد و از پولی که از پدرش برای او باقی گذاشته بود، آنها را مهمان میکرد. او عادت داشت برای خودش کفش و لباسهای متعددی بخرد و هیچ وقت به نتیجه ولخرجیهایش نمیاندیشید.
پس از گذشت مدتی کوتاه اموال پدرش تمام شد و به قول قدیمیها کفگیرش به ته دیگ خورد. پیش خودش فکر کرد خوب است به سراغ وصیت نامه پدر بروم. شاید او مقداری پول در جایی مخفی کرده باشد و نشانی آن را در وصیت نامه اش نوشته باشد و با پیدا کردن آنها بتوانم دوباره به خوش گذرانی بپردازم. او وصیت نامه پدر را یافت که در آن نوشته شده بود: «پسرم! از آنجا که میدانم تو به نصیحتهای من گوش نمیکنی و در زمان اندکی همه ارثیه خود را خرج دوستانت میکنی و بیچاره و فقیر میشوی، به تو پیشنهاد میکنم به زیر زمین بروی و خود را به طنابی که از سقف آویزان شده است، دار بزنی تا به آخرین نصیحت من عمل کرده باشی.»
پیرمرد قصه ما از آن آدمهای زرنگ روزگار بود. او در سقف زیرزمین چند کوزه اشرفی مخفی کرده بود و به این فکر کرده بود که وقتی پسر فقیر شد، طبق وصیت او خود را از طناب آویزان میکند و آن وقت سقف که خیلی سست است خراب میشود و کوزههای اشرفی روی سر پسر میریزد و پسر تصمیم میگیرد از دوستان بی وفای خود که او را در روزگار فقر تنها گذاشتهاند، دست بکشد و با این کوزههای اشرفی زندگی دوبارهای برای خود بسازد؛ اما غافل از آن که پسر همه نصیحتهای پدر را از این گوش میگیرد و از آن گوش در میکند.
همچنین بخوانید: گسترش ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت
گسترش ضرب المثل از این گوش گرفته و از اون گوش در میکنه
پسر پیش خودش فکر کرد که چه قدر احمقانه است خودش را از سقف زیر زمین دار بزند. این کار اصلا هیجان انگیز نیست. بنابراین خواست خودش را زیر قطار مترو بیندازد. غافل از آن که در آن روزگار هنوز مترو اختراع نشده بود. از این رو بالای پلی رفت تا خود را به درون رودخانه بیندازد. او به امواج رودخانه نگاه میکرد و مضطرب بود؛ اما به ناگاه داروغه او را به جرم خودکشی در ملأ عام دستگیر کرد و به زندان انداخت.
خلاصه سالهای سال گذشت و او ازدواج کرد و بچه دار شد و از آنجا که به افسردگی شدیدی به خاطر بی پولی دچار شده بود، قبل از آن که به سن کهن سالی برسد، از دنیا رفت. اما او پسر زرنگی داشت که حرفهای دیگران را میشنید و به آن عمل میکرد. او در سنین جوانی خود تصمیم گرفت خانه پدری خود را بازسازی کند و در هنگام تخریب ساختمان اشرفیها را پیدا کرد و با آن سرمایه گذاری کرد و تا آخر عمر از آن استفاده کرد و لذت برد.
ساده نویسی ضرب المثل از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند
صفحه 32 پایه یازدهم
وقتی حرف، حرف خودت باشد ، طبیعی است که اصلا هیچ حرفی را نمی شنوی.
نشنیدن به این معنی نیست که نشنوی، نه ، یعنی نمیخواهی بشنوی و درک و تحیل کنی.
خیلی هم که برای طرفت احترام قائل باشی، همین کار را میکنی.
اما کار خودت را میکنی.
اینجاست که میشود حکایت از این گوش می گیرد و از آن گوش در میکند.
این مثل معنی زیادی را می رساند مثل:
به حرفهای بزرگترها توجه نمیکنی.
به پند و اندرز و نصیحت دیگران توجه نمیکنی.
در زندگی هر حرفی و هرکاری که میکنی از نظر خودت درست است.
کافیست چند بار دوستان یا آشنایان از ما کاری بخواهند و ما بی توجهی کنیم و اصلا برای حرفشان احترام قائل نشویم
آنجاست که این ضرب المثل کاربرد دارد.
سخنان بزرگان و آب دیدگان روزگار قابل احترام است و برای پیشرفت و درست زندگی کردن به آن نیاز داریم.
از این گوش میگیرد و از آن گوش در میکند
در یکی از شهر ها کارخانه ی قرار داشت که در آنجا کیک هایی تولید می کردند و در بین تمام شهر ها و روستا ها محصول این کارخانه مشهور و زبانزد شده بود. مردمان آن شهر و روستاهای نزدیک برای کار کردن به آن کارخانه می رفتند و مشغول به کسب روزی حلال می شدند و مدیر آن کارخانه از این وضعیت بسیار خوب راضی بود و به کارگرانش مزد خوبی می داد.
چندین سال بعد محصول های آن شرکت کیک سازی کم تر به فروش می رفت و اکثر خریداران از شهرستان ها بودند. کارگران کم کم داشتند نگران می شدند و بخاطر در آمد کم مجبور شدند چند نفر را از آنجا اخراج کنند تا این که یکی از افرادی که در آن شرکت کار می کرد با تحقیق پی برد که دیگر مزه ی این کیک برای مردم تکراری شده است و باید در کارخانه دست به تولید مدل های مختلف با مزه های مختلف بزنند.
آن مرد و همه ی کارگران به رییس کارخانه حرف های خود را می رساندند اما رییس کارخانه که می دید کیک هایش در اطراف شهر به فروش می رود و فقط در شهرهای بزرگ مشتری هایش را از دست داده است ، حرف های آنان را می شنید و به آنها بی توجهی می کرد و مردم می گفتند رییس از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند و سر انجام ناشنوایی رییس باعث شد تا آن کارخانه ورشکست شود و چندین نفر انسان به سختی بتوانند برای خانواده های خود نان در بیاورند.
انشا درباره ی از این گوش میگیرد و از آن گوش در میکند
حتما تا حالا با افرادی مواجه شدهاید که ترجیح میدهند همه چیز را خودشان تجربه کنند. دور و بر ما افرادی هستند که به قول قدیمیها چند پیراهن بیش تر از ما پاره کردهاند و تجربیات بیش تری نسبت به ما دارند. تجربیات خوب و بد و تلخ و شیرین آنها باعث شده که آنچه جوان ترها در آینه نمیبینند، آنها در خشت خام ببینند. بنابراین در موارد مقتضی به جوان ترها هشدارهایی میدهند. به طور مثال آنها را از انجام کارهایی بر حذر میدارند یا به کارهایی دیگر تشویق میکنند؛ اما گاهی این تشویقها و هشدارها آن قدر پشت سر هم و زیاد میشود که طرف مقابل دچار دل زدگی میشود و ترجیح میدهد به نصایح دیگران گوش نکند و خودش تجربه متفاوتی داشته باشد.
درباره این جور افراد میگویند فلانی از این گوش میگیرد و از آن گوش در میکند به این معنی که حرف به گوش فردی فرو نمیرود یا او اهمیتی برای نصیحت دیگران قائل نیست و هر کاری را که دلش میخواهد، انجام میدهد. از آنجا که تجربه دوباره کاری که فردی انجام داده و از نتیجه آن راضی نیست کار احمقانهای به نظر میرسد، این دست افراد معمولا در زندگی خود با مشکلات زیادی رو به رو میشوند ولی از آنجا که در کارهای خود با دیگران مشورت نمیکنند یا کلا اهل قبول کردن نظر دیگران نیستند، آزمودههای دیگران را دوباره میآزمایند و همه سختیها را تحمل میکنند. این نوع آدمها نصیحت دیگران را نشنیدهاند و به همین دلیل روی آن را هم ندارند که در مشکلاتی که خود برای خود به وجود آوردهاند، از دیگران درخواست کمک کنند یا حتی برای درد دل کردن به آنها مراجعه کنند.
یکی از منابع مهم کسب تجربه، علاوه بر کمک گرفتن از افراد پخته، مطالعه کردن است چرا که هر نویسندهای نتیجه یک عمر و درک و دریافت خود از زندگی را در لا به لای صفحات کتاب خود گنجانده است. با مطالعه کتابها به رایگان تجربیات قابل ملاحظهای را به دست خواهیم آورد و جزو آن کسانی نخواهیم بود که هر نصیحتی را از این گوش میگیرند و از آن گوش در میکنند.
از اینکه با کد تولز همراه بودید سپاسگزاریم.