تحلیل و بررسی فیلم The Fly (مگس) 1986
- بهدست: سایت کد تولز
- دستهبندی: دانلود فیلم جدید 2019 و 98, سایت سرگرمی
- برچسبها: نقد فیلم
(مردی که مگس شد. Fly) نخستین باری که نام (دیوید کراننبرگ) را شنیدم زمانی بود که تلویزیون فیلمی درخشان بنام (تاریخی ازخشونت) را ازشبکه یک پخش کرد. (اگر عمری بود حتما روزی از آن فیلم هم خواهم نوشت). فیلم مذکور در همان دقایق نخستین چنان مرا گرفت که پس از تماشای آن مدام جادوی تصاویرش و پایان بندی معرکه اش جلوی چشمانم رژه میرفتند. این خاطره سالها با من ماند تا اینکه چندی پیش چند فیلم دیگر از کراننبرگ را کشف کردم که فیلم (مگس) هم یکی از آنها (و شاید بهترینشان) هم هست.
امروز با تماشای فیلم به راحتی میتوان تشخیص داد کراننبرگ رسالت مدیوم سینما را به درستی درک کرده و مفهوم و سرگرم کنندگی راچنان ظریف ترکیب نموده است که تماشای مگس همانقدر که میتواند برای منتقدان و سینما دوستان جدی جذاب باشد به راحتی مخاطب عام را هم دربر میگیرد.
فیلم مگس کراننبرگ تا آنجا که در توان داشته از تکلف و پیچیده گویی دوری جسته تا حرف عمیق و ترسناکش را باور پذیر و ملموس به خورد مخاطب دهد. از واژه ترسناک استفاده کردم چون مگس به راستی با این واژه همخوانی دارد. چه در جنس داستانگویی و چه در بحث نمایشی مگس دل تماشاگر را به لرزه در می آورد. از نظر کراننبرگ چه دراین فیلم (و چه دردیگر آثارش همچون تاریخی ازخشونت) بازگشت به ریشه ها برای انسان همانقدر که میتواند باعث رشد و بالندگی شود همانقدر هم خطرناک و دردسرساز است.
در مگس قهرمان فیلم دانشمندی است که تا میانه های اثر و تا جایی که دچار تغییرات تدریجی نگشته انسانی است شریف. مبادی آداب. خجالتی و به دور از هیاهوی زندگی تجملی و ظاهر فریب جامعه خود اما پس از مهمترین بزنگاه داستانی (تله پورت به همراه یک مگس) نه تنها به لحاظ ظاهری (افتادن ناخنها و دندانها. تغییر رنگ پوست. افزایش قدرت جسمانی و پر اشتهایی و….) دچار تغییر میشود بلکه از درون نیز دچار دگردیسی شده و میل به اعمال و بروز خشونت (همچون شکستن مچ دست فردی در کافه) در او آشکار میشود.
به واقع ترکیب گشتن او با یک مگس اگرچه او را به اعتقاد خودش در مواجهه با سایرین درموضع قدرت قرار میدهد اما درحقیقت انزوا و پرتاب به باتلاق نابودی رانیز برایش فراهم میسازد. ترکیب ناشناخته و دلهره آوری که از اتصال انسان و حیوان شکل میگیرد گویا تامین کننده نیازهای ابتدایی را فراهم نموده و او را از هر مرتبه بالاتری باز میدارند.
حال آنکه کراننبرگ قصد داشته با ساخت مگس به مخاطب فیلم هشدار دهد یا بلعکس خودش در موضع طرفداری از حیوان گشتن آدمیزاد قرار دارد را با تماشا یک فیلم نمیتوان نتیجه گرفت (احتمال دارد با تماشای دیگر آثارش بتوان به این پرسش پاسخ قطعی داد!) فیلم کراننبرگ همانطور که درابتدای بحث نیز اشاره شد فیلمی است از نظر نمایشی و بصری به شدت درگیر کننده و گیراست.
کراننبرگ در به تصویر کشیدن مرد بالغی که با یک حشره ترکیب شده است جزییات را لحاظ نموده و به همین دلیل نخستین رویارویی مخاطب جدید هراس انگیز است. رنگ پوست. چین و چروکهای صورت و بدن. و وضعیت آشفته موها و بزاقهای سمی تجزیه کننده ای که ازدهان جدید ترشح میکنند به راستی چندش آور و باورپذیر هستند. اینها به کنار وقتی در دقایق پایانی همان اندک نشانه های آدمیزادی هم کنار میروند و کراننبرگ هیولا خود را در نماهای بسته و مدیوم شکار میکند فیلم به راستی کابوسوار میشود.
جدا از جلوه های ویژه ستودنی فیلم (این اثر محصول 1986 است!) بازی (جف گلدبلوم) در نقش اصلی تحسین برانگیز است. مدل بریده بریده حرف زدن و نگاههای مرموز وگ اها ترحمبر انگیز و نوع راه رفتن و هولناک کردن تن صدا پس از تغییر شکل از نمونه های تلاش وی برای جان بخشیدن به هیولای فیلم هستند.
گلدبلوم به درستی اجرا میان بخش انسانی و هیولایی فیلم را تفکیک نموده است و در هر دو بخش بی نقص ظاهر گشته است. مگس یک نمونه عالی از فیلمی است که توانسته آنچه درذهن فیلمساز بوده را به درستی به تصویر بکشد و موفق شده مخاطب راهم وارد جهنم سوزان خود کند.
همچنین ببینید: دانلود فیلم » دانلود فیلم ایرانی » نقد فیلم » وبلاگ